مرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشه، اوشن، صعتر، سعتر
مَرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشِه، اوشن، صَعتَر، سَعتَر
حالتی مادرزادی که پوست بدن سفید روشن و موهای سر و ابرو و مژه ها سفید یا بور و عنبیۀ چشم ها صورتی رنگ است و چشم در برابر روشنایی بسیار حساس است، آلبینیسم
حالتی مادرزادی که پوست بدن سفید روشن و موهای سر و ابرو و مژه ها سفید یا بور و عنبیۀ چشم ها صورتی رنگ است و چشم در برابر روشنایی بسیار حساس است، آلبینیسم
نالان شدن، نالان بودن، بیماری، علت، مرض، درد، رنجوری، مریضی، داء، ناخوشی: ما را با خودبرد و آن نواحی ضبط کرد و به ما سپرد و بازگشت به سبب نالانی و نزدیک آمدن اجل، (تاریخ بیهقی)، پدر خداوند امروز از ضعف و نالانی چنین است که پوشیده نیست، (تاریخ بیهقی ص 131)، امیر گفت: مرا امسال که ... آن نالانی افتاد پس از حادثۀ آب، (تاریخ بیهقی ص 540)، نالانی تو تا خبر آمد به نزد ما بر ما عیان نمود همه خویشتن اجل، سوزنی، آن نه نوش است که گویند پس از تلخی می صحت اوست پس از تلخی نالانی نوش، سوزنی، جان ترا خدای عطا داد بازما بر تو اثر نماند ز نالانی و علل، سوزنی، ، حالت و صفت نالان، رجوع به نالان شود
نالان شدن، نالان بودن، بیماری، علت، مرض، درد، رنجوری، مریضی، داء، ناخوشی: ما را با خودبرد و آن نواحی ضبط کرد و به ما سپرد و بازگشت به سبب نالانی و نزدیک آمدن اجل، (تاریخ بیهقی)، پدر خداوند امروز از ضعف و نالانی چنین است که پوشیده نیست، (تاریخ بیهقی ص 131)، امیر گفت: مرا امسال که ... آن نالانی افتاد پس از حادثۀ آب، (تاریخ بیهقی ص 540)، نالانی تو تا خبر آمد به نزد ما بر ما عیان نمود همه خویشتن اجل، سوزنی، آن نه نوش است که گویند پس از تلخی می صحت اوست پس از تلخی نالانی نوش، سوزنی، جان ترا خدای عطا داد بازما بر تو اثر نماند ز نالانی و علل، سوزنی، ، حالت و صفت نالان، رجوع به نالان شود
عالم سامی شناس فرانسوی که در 1869 میلادی لباس اعراب بدوی پوشیده داخل عربستان شد و هفتاد سند راجع به زبان سامی به دست آورد. رجوع به ایران باستان ص 49 شود
عالم سامی شناس فرانسوی که در 1869 میلادی لباس اعراب بدوی پوشیده داخل عربستان شد و هفتاد سند راجع به زبان سامی به دست آورد. رجوع به ایران باستان ص 49 شود